پیشگیری از خود کشی برای آموزگاران
خودكشي از جمله ده علت اصلي مرگ در كشورهاي مختلف جهان است و سالانه بيش از يك ميليون نفر در سال خودكشي ميكنند.
آمار خودكشي در ايران هر چند در مقايسه با كشورهاي ديگر پائينتر است اما بررسي انجام گرفته در كشور نشان ميدهد كه در سالهاي 76-65 حدود 6 برابر افزايش داشته است اين ميزان بدون درنظر گرفتن ميزان رشد جمعيت طي اين سالهاي اخير ميباشد.
طبق آمارهاي منتشر شده تعداد تقريبي افرادي كه در ايران خودكشي ميكنند سالانه حدود 5000 نفر ميباشد، علاوه بر آن تعدادي از افراد در مناطق مختلف كشور خودكشي میکنند ولي در آمار كلي سالانه جاي ندارند.از آنجا که هر فردی كه خودكشي ميكند عضوي از يك خانوار ايراني 6نفره نفر باشد حداقل30000 نفر از مردم كشور ما بنوعي با مشكل خودكشي و پيامدهاي رواني و اجتماعي آن در گيرند.
پيشگيري از خودكشي هميشه بعنوان يك مشكل بهداشتي مطرح بوده و همواره مورد توجه معاونت سلامت وزارت بهداشت بوده است.بطوريكه در حال حا ضر طرح هايي تحت عنوان "پيشگيري از خودكشي با درمان افسردگي" و" تدوين برنامه پيشگيري از خودكشي قابل ادغام در "PHC در سالهاي 87-86 در دست انجام بوده با اين هدف كه بتوان با برنامه ريزي كشوري در كاهش پيشگيري از خودكشي راهكارهاي لازم را ارايه نمود. براساس آمارهاي منتشر شده، ميزان خودكشي 3/1 درصد در 100 هزار نفر در سال 1363 و 4/6 جمعيت در سال 1384 رسيده است. خودكشي در مردان 6/7 در 100 هزار نفر نهمين علت مرگ و مير و در زنان 5/1 در صد هزار نفر دهمين علت مرگ و مير بوده است.
در سالهاي اخير با توجه به افزايش اقدام به خودكشي و مشكلات اجتماعي دیگر ناشي از آن، موجب گرديد تا ضرورت توجه به بر نامه ريزي پيشگيري از خودكشي بيش از پيش احساس شود و نسبت به اجراي طرح ادغام پيشگيري از خودكشي در نظام شبكه بهداشتي اقدام گردد.
اميد است كاردان و كار شنا سان بهداشتي فعال در شبكه بتوانند با مطالعه اين متن آموزشي ،نقش نظارتي و آموزشي خود را بدرستي انجام داده و با اجراي برنامه ،شاهد كاهش بروز و شيوع خودكشي در جامعه باشند.
جهان در طول دو دهه آينده شاهد تغييرات عمده در نيازهاي بهداشتي مردم خواهد بود. جهت اصلي اين تغييرات تبديل عوامل اصلي مرگ و مير از بيماريهاي واگير دار به بيماريهاي غير واگير دار نشانه گرفته و نه تنها زندگي انسانها را در معرض خطر مستقيم قرار داده بلكه در اثر بار عظيم نا تواني كه به دنبال آنها ايجاد ميگردد از يك سو، سهم عمدهاي از منابع اندك بهداشتي درماني كشور ميبايست صرف توانبخشي دو باره مبتلايان شده و از سوي ديگر،بخش عظيمي از نيروهاي فعال و مولد كشور را از چرخه توليد خارج ميكند و به همين دليل ميتوان گفت امروزه دشواريهاي جدي و جديدي فرا روي نظام بهداشتي قرار گرفته است.
در بعد جهاني پيش بينيهاي تلخي توسط سازمان بهداشت جهاني، دانشگاه هاروارد و بانك جهاني در زمينه بيماريهاي غير واگير دار شده است.بر طبق اين پيشبينيها در طول 20سال آينده مرگ ناشي از اين بيماريها با افزايشي بيش از سه برابر از 28 ميليون نفر در سال 1990 به 7/94 ميليون نفر در سال 2020 خواهد رسيد و بار جهاني بيماريها سمت سويي تازه يافته و از تمركز بيماريها در گروه بيماريهاي واگير دار كاسته شده و بيماريهاي غير واگيردار با مرگ ومیر كمتر اما عوارض بيشتر جايگزين آنها ميشوند.
نکات کلیدی راجع به خودکشی درجهان
- هر 40 ثانیه یک نفر در سراسر دنیا جان خود را در اثر خودکشی از دست میدهند.
- هر 3 ثانیه یک نفر اقدام به خودکشی میکند.
- خودکشی جزء 3 علت اصلی مرگ افراد 35-15 سال است.
- هر خودکشی حداقل برای 6 نفر دیگر تأثیر بدی دارد.
- تأثیرات روانشناختی، اجتماعی، و اقتصادی خودکشی بر خانواده و جامعه غیرقابل اندازهگیری است.
تعريف خودكشي
خودکشی به معنای خاتمه زندگی به دست خودفرد است.اگر کسی دست به خودکشی بزند ولی زنده بماند به این رفتار اقدام به خودکشی میگوییم.
پديده افكار خودكشي در بسياري از اقشار مردم از جمله (جوانان، مردان، زنان و افراد مسن) ديده ميشود. كه عدم پيشگيري از آن ميتواند اقدام به خودكشي را بهمراه داشته باشد.
خودکشی یک مشکل پیچیده است که علل یا دلایل متعددی دارد خودکشی در نتیجه تعامل عوامل متعدد زیست شناختی، ژنتیک، روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی، و محیطی بوجود میآید.
توضیح این موضوع که چرا برخی افراد تصمیم به خوکشی میگیرند در حالی که برخی دیگر در شرایط یکسان یا حتی بدتر از آن چنین کاری نمیکنند مشکل است. با این حال بیشتر خودکشیها قابل پیشگیری هستند.
خودکشی در حال حاضر یک مشکل بزرگ بهداشت عمومی درتمام کشورهاست. تقویت کارکنان بهداشتی برای شناسایی، ارزیابی، مدیریت و ارجاع بیمار مستعد خودکشی در جامعه قدم مهمی در پیشگیری از خودکشی است.
خود كشي در گروه سني 19-15 ساله پنجمین علت مرگ ولي در بسياري از كشورهاي جهان علت اول يا دوم مرگ در اين گروه سني است.
لذا پيشگيري از خودكشي در گروه كودك و نوجوان از اهميت ویژه ای برخوردار است. با توجه به اینکه اين گروه سني در مدرسهها حضور دارند، شما فرصت طلائي براي پيشگيري از خودكشي داريد.
اين متن آموزشی براي معلمان و ساير كاركنان مدرسه مانند مشاور، پزشك مدرسه، پرستار مدرسه، مربيان بهداشت و كاركنان ستادي ادارات آموزش و پرورش نوشته شده است. در اين متن بطور خلاصه ابعاد رفتارهاي خودكشي در نوجوانان بحث شده، عوامل باز دارنده و خطر ارائه ميشود. اشاره خواهيم كرد كه چطور ميشود افراد در معرض را شناسايي و درمان كرد و اگر در مدرسه كسي دست به خودكشي بزند يا خود را بكشد چه بايد كرد.
روش اقدام به خودكشي در كشورهاي مختلف متفاوت است (در ايران بيشتر از قرص مختلف استفاده ميشود). دار زدن، پرش از ارتفاع، خود سوزي، رگ زدن، روشهاي ديگرخودكشي در جامعه ما ميباشند.
بهترين روش برخورد با خودكشي در مدرسه تشكيل تيم پيشگيري متشكل از معلمان، پزشكان، مربيان، مشاور مدرسه و همكاري آنان با نهادهاي ديگر مرتبط در جامعه است.
وجود افكار خودكشي غير عادي نيست. اين افكار بخشي از زندگي طبيعي ما ضمن فرآيند رشد در كودكي، بلوغ و بخصوص چالش بين فلسفه مرگ و حيات است. پژوهشهاي علمي نشان میدهد بيش از نيمي از شاگردان سالهاي آخر دبيرستان افكار خودكشي دارند. لازم است نوجوانان اين افكار را با بالغين مطرح كنند.
مسئلهاي كه دست کم گرفته میشود
در بعضي موارد مثل تصادفات، غرق شدن، سقوط از ارتفاع، دوز بيش از حد دارو، مصرف بیش از حد داروهای غیرمجاز معلوم نيست اين نوع مرگ عمدي بوده يا خير. بنظر ميرسد در بسياري از موارد، خودكشيهاي نوجوانان گزارش نمي شود ويا به غلط درگروه غير عمدي يا حوادث قرار ميگيرد.
مطالعات بعد ازمرگ نوجوانانی كه بعلت حوادث خشن فوت شده اند، نشان ميدهد كه همگي متعلق به يك گروه همگن نیستند يعني گروهی از آنها غير عمدي ولي گروه ديگري عمدي هستند.
به علاوه تعريف اقدام به خودكشي از ديدگاه دانش آموزان با نظر روانپزشكان متفاوت است فقط بعضي از كساني كه اقدام به خودكشي كرده اند به بيمارستان مراجعه داشته اند. بنا بر اين آمار مراجعين بيمارستان نشاندهنده كل اقدام كنندگان به خودكشي در جامعه نيست.
معمولاً دانش آموزان دختر بيش از دانش آموزان پسر دست به خودكشي ميزنند ولي مرگ در پسران به علت خودكشي بيش از دختران است.
افسردگي در دختران بيش از پسران است ولي دختران زود تر مراجعه كرده و درباره آن راحتتر صحبت كرده و به دنبال کمک میروند و در نتیجه از اقدامات کشنده بعدی پیشگیری میشود.
پسران بیشتر پرخاشگر و تکانشی هستند واغلب تحت تاثیر الکل و مواد اقدام به خودکشی میکنند که ممکن است نتیجه مرگباری بدنبال داشته باشد.
عوامل محافظتی
الگويهاي خانوادگي
- روابط خوب با اعضاء خانواده؛
- حمايت از سوی خانواده؛
سبک شناختی وشخصیت
- مهارتهاي اجتماعي خوب؛
- اعتماد به نفس؛
- مدد جويي؛
- درخواست مشاوره در موارد نياز؛
- پذیرا بودن تجربیات وراه حلهای ارائه شده توسط دیگران؛
- علاقه به ياد گيري مطالب جدید؛
عوامل فرهنگي و اجتماعي
- فعالیتهاي اجتماعی مثل شركت در تيم ورزشي، نماز جماعت، باشگاهها و امثال آن؛
- رابطه خوب با همكلاسيها؛
- روابط خوب با معلم و سايرين؛
- حمايت از سوی افراد مرتبط؛
عوامل و موقعيتهاي خطر
رفتار خودكشي در شرايط خاص در بعضي ازخانوادهها به دلايل محيطي يا ژنتیکی شايعتر است. تحليلها نشان ميدهد، عوامل و موقعيتهاي زير سبب افزايش اقدام به خودكشي و خودكشي در كودكان و نوجوانان ميشود؛ اما بياد داشته باشيد كه لزوماً همه موارد در يك فرد وجود ندارد.
بايد به خاطر بسپاريد كه عوامل خطرو موقعيتهاي زيردر شهرها و استانهاي كشور باهم متفاوت است.
عوامل فرهنگي و اجتماعي
كمبود در آمد، كم سوادي و بيكاري اعضاي خانواده از عوامل خطر هستند. حاشيه نشيتي و مهاجرت نیز ميتوانند اینگونه باشند، بویژه كه همراه با مشكلات زبان، لهجه و فقدان روابط اجتماعي نیز باشند.
عوامل فوقالذكر سبب كاهش فعاليتهاي جمعي ميشوند.
كودكان و نوجوانان گاه دچار بحران هويتي هستند، بحران هويت خطر رفتار خودكشي را افزايش ميدهد.
عوامل خانوادگي و رخدادهاي دوران كودكي
الگوهاي مخرب خانوادگي و ضربههاي رواني دوران كودكي، دورانهاي بعدي زندگي را تحتالشعاع قرار ميدهد. بخصوص اگر كودك نتوانسته باشد با آن حوادث كنار بيايد.
جنبههایی از ناپایداری و اختلال عملکرد خانواده ووقایع منفی زندگی که اغلب در کودکان و نوجوانان مستعد خودکشی دیده میشود از این قرار است:
- آسيب شناسي رواني والدين مانند وجود بيماريهاي خلقی و سایربیماریهای روانپزشکی در والدين؛
- سابقه اعتياد، مصرف الكل يارفتارهاي ضد اجتماعي در خانواده؛
- سابقه خانوادگي اقدام به خود كشي؛
- خانواده خشن و آزار دهنده (كودك آزاري جسمي و جنسي)؛
- كم توجهي والدين (نرسيدن) به كودك و ضعف ارتباطي عاطفي درون خانواده؛
- دعوا و درگیریهاي مكرر والدين يا مراقبين و ايجاد تنش و خشم ؛
- طلاق، جدايي يا مرگ والدين يا مراقبين؛
- اسباب كشيهاي مكرر به شهر يا محلات مختلف؛
- والدين/مراقبين پر توقع يا بسيار كم توقع؛
- و الدين/مراقبينی كه وقت رسيدگي به وضع عاطفي كودك خود را ندارند و محيط خانواده كودك را فراموش يا طرد ميكند ؛
- انعطاف ناپذیری خانواده؛
- فرزند خواندگي يا فرزند پذيري؛
الگوهاي خانوادگي فوق اغلب ولي نه هميشه ديده ميشود. شواهد نشان ميدهد كه كودكان مستعد خودكشي از خانواده اي برخواسته اند كه بيش از يك مشكل داشته اند و چون اين كودكان ميخواهند به اسرار خانواده خود وفا دار باشند اغلب مايل نيستند راز دل خود را با كسي مطرح كنند يا از خارج ازخانواده كمك بخواهند .
سبک شناختی و شخصیت
ویژگیهاي شخصيتي زير اغلب در نوجوانان ديده ميشود، اما گاه علامت خطر اقدام يا خودكشي است (اغلب همراه بيماريهاي رواني است) لذا كاربرد آنها در پيش بيني خودكشي محدود است:
- خلق (روحيه) ناپايدار و بي ثبات؛
- رفتارهاي پر خاشگرانه و تهاجمي؛
- رفتارهاي ضد اجتماعي؛
- رفتارهاي بيرون ريز؛
- تكانشگري بالا؛
- بيقراري؛
- الگوهاي انعطاف ناپذیر تفكر و سازش؛
- ناتواني در حل مشكلات در زمان بروز مشكل؛
- ناتواني در دريافت واقعيت؛
- تمايل به پناه بردن به عالم خيال؛
- خيالبافي ،بزرگ منشي كه با احساس پوچي جايگزين ميشود؛
- احساس نا اميدي؛
- اضطراب، بویژه در مواجه با مسايل جزئي؛
- احساس حقارت ونا مطمئن بودن كه ممكن است زير نقاب برتري طلبي باشد . رفتار طرد كننده يا تحریکكننده نسبت به همكلاسيها و بالغين از جمله والدين؛
- نامطمئن بودن در مورد هويت جنسي يا سوگيري جنسي؛
- رفتارهاي دو پهلو با والدين، ساير بالغين و دوستان؛
اختلالات روانپزشكي
رفتار خودكشي در كودكان و نوجواناني كه دچار اختلالات روانپزشكي زير باشند بيشتر ديده ميشود.
افسردگي
تلفيق (تركيب) علايم افسردگي و رفتار ضد اجتماعي مهمترين مقدمه خودكشي در نوجوانان است. چندين پژوهش نشان داده است که سه چهارم افرادی که خود را میكشند يك يا چند علامت افسردگي داشتهاند و بسياري از آنان از يك افسردگي تمام عيار رنج ميبردند.
دانش آموزان مدارس مبتلا به افسردگي اغلب در زمان مراجعه به پزشك علايم جسمي دارند. علايم جسمي مانند سردرد، معده درد و احساس تير كشيدن در پا یا قفسه سینه شایع است.
دختران افسرده، كناره گير، ساكت، غير فعال و نا امید هستند. بر عكس پسران افسرده، شلوغ كن و پرخاشگر بوده كاملاً توجه معلمين و والدين خود را به خود جلب ميكنند و پرخاشگري ميتواند منجر به تنهايي شود كه خود يك عامل خطر برای رفتارهاي خودكشي است .
گرچه بعضي علايم ديگر افسردگي يا اختلالات افسردگي در كودكان مستعد خودكشي شايع است، افسردگي هميشه همراه افكار يا اقدام به خودكشي نيست. نوجوانان ممكن است بدون افسردگي خودكشي كنند يا افسرده باشند ولي خودكشي نكنند.
اختلالات اضطرابي
در پسران رابطه اضطراب و افسردگي بيشتر ديده شده است. خصلت اضطراب نسبتاً مستقل از افسردگي عمل ميكند لذا اضطراب به عنوان عامل خطر در خود كشی نوجوانان بايستي ارزيابي شود. علائم روان تني اغلب در نوجوانان داراي افكار خودكشي وجود دارد.
سوء مصرف الكل و مواد
كودكان و نوجوانانی كه خود را ميكشند به وفور مصرف مواد و الكل دارند. پژوهشها نشان میدهد از هر چهار موردبیمارمستعد خودکشی كودكان و نوجوانان يك نفر قبل از خودکشی مصرف الكل يا مواد داشته است.
اختلالات خورد ن
بعلت نارضايتي ازاندام خود، بسياري از كودكان و نوجوانان تمايل دارند خود را لاغر كنند و نسبت به چه بايد بخورند يا نخورند حساسند و بين 2-1% دختران نوجوان مبتلا به بي اشتهايي عصبي يا جوع هستند. دختران دچار بي اشتهايي عصبي افسردگي هم دارند و بیست برابر همتايان سالم خود خطر خودكشي دارند. مطالعات جديد نشان ميدهد كه پسران هم ممكن است دچار بي اشتهايي عصبي يا جوع بشوند.
اختلالات شديد رواني
گرچه كودكان و نوجوانان كمتر دچار اختلال شديد روانپزشكي مانند اسكيزو فرنيا يا اختلالات مانيك – دپرسيو (بيماري دوقطبي) ميشوند اما خطر خودكشي در افراد مبتلا بالاست. نوجوانان مبتلا به اختلالات شدید روانپزشکی عوامل خطرمتعدد ازجمله مصرف مشروبات، سيگار كشيدن زياد و سوء مصرف مواد دارند .
سابقه اقدام قبلي
سابقه يك يا چند اقدام به خودكشي بايا بدون اختلالات روانپزشكي يك عامل مهم خطر براي رفتار خودكشي است.
رویدادهای منفي اخير در زندگي بعنوان ماشه چکان رفتار خودكشي
حساسيت قابل ملاحظه نسبت به استرس، همراه با سبك شناختي و ويژگيهاي شخصيتي ذكر شده در بالا (بدليل عوامل ارثي نظير الگوي خانوادگي و استرسورهاي دوران كودكي)معمولاً در كود كان و نوجوانان مستعد خودكشی ديده ميشود.
اين حساسيت سازش با رویدادهاي منفي زندگي را مشكل ميكند و مقدمه رفتارهاي خودكشي در زمان رویدادهاي استرس آور ميشود. دوباره فعال شدن حس نااميدي، بي كسي و درماندگي افكار خودكشي را آشکارنموده و باعث اقدام خودكشي يا خودكشي ميشود.
موقعیتهاي خطر و رویداد هايی که ما شه چکان اقدام به خودكشي يا خودكشي ميباشند عبارتند از:
- شرايطي كه توسط فرد، آسيب ساز تلقي ميشوند (وقتي بررسي ميكنيم واقعاً اينطور نيست) : كودكان و نوجوانان ممكنست حتي وقايع ساده را بسيار آسيب زا ارزيابي كرده و واكنش يا رفتار عجيب از خود نشان دهند و شرايط را بعنوان تهديد مستقيم به تصوير از خود تلقي كرده و آنرا بشكل بي آبرو شدن خود تلقي كنند .
- آشفتگيهاي خانوادگي؛
- جداشدن از دوستان صمیمی، همكلاسي ها؛
- مرگ يك عزيز يا فرد مهم ؛
- قطع يك رابطه عاطفی؛
- تعارض بين فردي يا فقدانها ؛
- مشكلات حقوقي؛
- فشار هم سالان يا پذیرش رفتارهای خودتخریبی گروهی؛
- آزاردادن وشکنجه دیگران؛
- نا اميدي ازنتایج تحصیلی ورد شدن در امتحان؛
- توقعات بالا در مدرسه در مواقع امتحان؛
- بيكاري و درآمد كم؛
- حاملگي ناخواسته، سقط جنین؛
- HIV يا ساير بيماريهاي ناشي از روابط جنسي؛
- بيماريهاي مهم جسمي؛
- بلاياي طبيعي.
چگونه دانش آموزان ناراحت و در معرض خطر خودكشي راشناسایی کنید
شناسايي دانش آموزان ناراحت
هر تغيير بارز وناگهاني در كاركرد، حضور يا رفتار كودك بايستي كاملاً جدي گرفته شود مثل :
- عدم علاقه به فعاليتهاي روزمره؛
- افت تحصيلي؛
- كاهش تلاش؛
- بد رفتاري در كلاس؛
- غيبتهاي مكرر يا فراراز مدرسه؛
- مصرف زياد دخانيات، مشروب، مواد (حشيش)؛
- رفتار هايي كه منجر به مداخله پليس يا تهاجم ميشود؛
اين عوامل به شناسايي دانش آموزان در معرض خطر ناراحتيهاي روانی و اجتماعي كه ممكنست افكار خودكشي داشته و در نهايت منجربه رفتارهای خودکشی شود كمك ميكند.
اگر هريك از علايم فوق توسط معلم يا مشاور مدرسه شناسايي شد، تيم پيش گيري از خودكشي مدرسه بايستي هشيار بوده و زمینه ارزيابي دانش آموز را فراهم نماید زيرا اينگونه مسایل بیانگر ناراحتي شدید بوده كه ممكنست پیامد آن در بعضی از موارد رفتارخودکشی باشد.
ارزيابي خطر خودكشي
وقتي كه خطر خودكشي را ارزيابي ميكنيد بياد داشته باشيد كه مسايل هميشه چند بعدي هستند.
اقدامات قبلي خودكشي
اقدام قبلي خودكشي يكي از مهمترين عوامل خطر است. نوجوانان در معرض خطر، تمايل به تكرار اين اقدامات دارند.
افسردگي
عامل مهم ديگر خطر، افسردگي است. تشخيص افسردگي توسط پزشك يا روانپزشك يا روانپزشك كودك داده ميشود، اما معلمان و كاركنان مدرسه بايستي از تنوع علايم كه بخشي از بيماري افسردگي است آگاه باشند.
تشخيص افسردگي در كودك ممکن است مشکل باشد زیرا کودک در مراحل طبیعی بلوغ است و بلوغ برخی نشانههاي مشترک با افسردگی دارد.
بلوغ يك مرحله جسمي است كه در آن علائمي از قبيل كاهش اعتماد به نفس، يأس و دلسردي، كاهش تمركز، خستگي واختلالات خواب شايع است. اين علائم در افسردگي هم وجود دارند وقتي مانگرانیم که كه علايم طولاني مدت و شدت آن زياد باشد. در مقايسه با افسردگان بزرگسالان، نوجوانان بیشترمشکلات رفتاری ،اختلالات خوردن و خواب دارند.
افكار افسردگي ممكنست بطور طبيعي در نوجوان باشد و نشانه رشد طبيعي او تلقي شود زيرا او با افكار هستي و بودن اشتغال خاطر دارد. آنچه كه نوجوان سالم را از نوجوان مستعد خود كشی متمايز ميكند، شدت افكار خودكشي، عمق و پايداري آن است .
موقعيتهاي خطر
يك وظيفه مهم ديگر شناسايي شرايط محيطي و رویدادهاي منفي زندگي است كه باعث فعال شدن افكار خودكشي و در نتيجه افزايش خطر خودكشي ميشود .
چگونه دانش آموزمستعد خود كشی را در مدرسه مديريت كنيد ؟
شناسايي يك نوجوان ناراحت كه نياز به كمك دارد معمولاً خيلي مشكل نيست دانستن اينكه چه واكنشي نشان دهيد و چگونه پاسخ دهيد خيلي سخت تر است.
بعضي كاركنان مدارس ميدانند چگونه درست برخورد كنند و بعضي ديگرنمی دانند كه باید مهارتهای خود را بهبود بخشند.تعادلی که باید در ارتباط با دانش آموز مستعد خودکشی برقرار شود از یک سو بین دوری گزینی و صمیمیت و ازسوی دیگربین همدلی و احترام میباشد.
تشخيص و مديريت بحران خودكشي در مدرسه ممكنست باعث ایجاد تعارض در بين معلمان و كاركنان مدرسه شود زيرا آنان فاقد مهارت تخصصي لازم هستند، وقت كافي ندارند يا ميترسند که با مسايل روان شناختي خود مواجه شوند.
پيشگيري كلي : قبل از رخدادن هرگونه اقدام به خود كشي
مهمترين مسئله شناسايي سريع دانش آموزان ناراحت و یا در معرض خطر بالاي خودكشي است. براي نيل به اين هدف بايد به كاركنان مدرسه و دانش آموزان توجه خاص بشود. بسياري از اهل فن معتقدند كه تدريس خودكشي به نوجوانان به صراحت، عاقلانه نيست و مسايل مرتبط با خودكشي بايستي با برنامههاي مثبت بهداشت روان جايگزين شود.
تقويت سلامت روان معلمان و ساير كاركنان مدارس
قبل از هر چيز بايستي مطمئن شویم که معلمان و ساير كاركنان مدرسه در حالت متعادلی قرار دارند. براي آنان محیط ممکن است طرد كننده، پرخاشگرانه و يا حتي تهاجمي باشد. لذا آنان نياز به اطلاعاتي دارند كه فرآيند روابط خود با يكديگر وهمچنین مشاورین بهداشت رواني و اختلالات احتمالي روانپزشکی را درك كنند. آنان بايد تحت حمايت كافي و در صورت نياز تحت درمان قرار گيرند .
تقويت اعتماد به نفس دانش آموزان
اعتماد به نفس كودكان و نوجوانان را در برابر اختلالات روانپزشکی محافظت كرده و آنان را قادر ميسازند كه دربرابر شرايط سخت و استرس آور زندگي مقاومت كنند براي تقويت اعتماد به نفس كودك و نوجوانان روشهاي مختلفي وجود دارد. برخي از اين روشها به قرار زير است:
- تجارب مثبت زندگي به كسب هويت مثبت كمك ميكند و بايستي آنرا در نوجوان تقويت كرد. تجارب مثبت قبلي احتمال اعتماد به نفس بيشتر در آينده را تقويت ميكند.
- كودكان و نوجوانان نبايد دائم تحت فشار باشند كه بيشتر و بهتر كار كنند.
- كافي است به كودك بگوئيد دوستت دارم، كودك بايد اين را احساس را داشته باشد که بين مورد محبت قرار گرفتن و احساس دوست داشته شدن تفاوت زيادي وجود دارد.
- كودكان تنها ميبایست مورد پذيرش قرارگیرند بلكه همچنين بايد عزيز شمرده شوند همانگونه كه هستند. آنان بايستي احساس كنند ويژه هستند فقط به خاطر اینکه وجود دارند.
در حاليكه همدردي اعتماد به نفس را کاهش میدهد، همدلي آنرا تسريع نموده زيرا قضاوت را كنار ميگذارد. خود مختاري و سروري اجزاء اصلی ساختار اعتماد به نفس در اوایل کودکی هستند.
كسب اعتماد به نفس در كود ك و نوجوان بستگي به رشد حسي، اجتماعي و مهارتهاي شغلي آنان دارد. براي كسب اعتماد به نفس بالا، نوجوان بايستي قادر به كسب عدم وابستگي به خانواده و همتايان باشد، بتواند با جنس مخالف ارتباط برقرار كند و براي اشتغال جهت حمایت ازخود آماده شود و فلسفه معنيدار و کارآمد زندگي را دريابد .
ارائه مهارتهاي زندگي ابتدا با ملاقات صاحب نظران و سپس بعنوان بخشی از آموزش دوران مدرسه ،یک استراتژی کارآمد بشمار ميآید. برنامه بايد دانش كافي به بچهها بدهد كه چگونه حمايت شوند و در صورت نياز از بزرگترها كمك بخواهند.
سيستم آموزشي بايد رشد وانسجام احساس هويت هر دانشآموز را تقويت كند.
هدف مهم ديگر، ارتقاء ثبات و تداوم آموزش میباشد.
ارتقاء ابراز هيجاني
كودكان و نوجوانان بايستي بياموزندكه احساسات خود را جدي بگيرند و تشويق شوند كه به والدين و ساير بزرگسالان مانند معلمان، پزشكان، مربي بهداشت، دوستان و معلمين ورزش و روحانيون اعتماد كنند.
پیشگیری اززورگویی و خشونت در مدرسه
مهارت خاصي بايستي در نظام آموزشي باشد تا از خشونت در مدرسه پيشگيري كرده و محيطی امن و عاري از عدم تحمل داشته باشيم.
تامين اطلاعات در مورد خدمات مراقبتي
اطلاع رساني شماره تلفنهاي ضروري مانند تلفنهاي امدادي، خطوط بحران، شماره تلفن اورژانس روانپزشكي باید انجام شودو در اختیار دانش آموزان قرار گیرد.
مداخله : وقتي خطر خودكشي محرز شد
در بسياري از موارد دانش آموزان ناراحت و يا در معرض خطر خودكشي همزمان مشكل ارتباطي هم دارند. در نتيجه مهم است كه با دانشآموز ناراحت و يا در معرض خطر ارتباط برقرار كرده و با او صحبت كنيم.
ارتباط
نخستين گام در پيشگيري از خودكشي برقراري يك ارتباط توام با اعتماد است. در خلال پيدايش فرآيند خودكشي، برقراري ارتباط دو جانبه بين دانش آموز و اطرافيانش اهميت حياتي دارد. نبود ارتباط و شكسته شدن آن منجر ميشود به :
- سكوت و افزايش تنش در ارتباط. ترس افراد بزرگسال از برانگیختن كودكان يا نوجوانان به سمت خودکشی با گفتگودرباره افکار خودکشی اغلب باعث سکوت وقطع ارتباط میشود .
- دو گانگي آشكار. روشي است كه مواجهه ما با كودك با نوجوان مستعد خودكشی تعارض خود ما را برجسته ميكند. فشار رواني در مواجهه با كودك يا نوجوان مستعد خود كشی معمولاً بسيار سنگين بوده، و شامل طيفي از هيجانهاي مختلف است .در مواردي مشكلات هيجاني حل نشده بالغينی كه در تماس با كودك يا نوجوان مستعد خود كشی هستند ممكن است پديدار شود. اين مسايل ممكنست در بين كاركنان مدرسه تشديد يابد. باين صورت كه هم زمان هم ميخواهند، هم نمي خواهند يا نميتوانند به دانش آموزمستعد خودكشی كمك كنند كه منجر به پرهيز از گفتگو با او ميشود.
- خشم مستقيم يا غير مستقيم. ناراحتي بزرگسالان گاه آنقدر زياد ميشود و نقش تنهايي آنان به كودك يا نوجواني كه ناراحتي دارد يا مستعد خودكشي است به صورت خشم كلامي يا غيركلامي در ميآيد.
- مهم آنست كه بدانيم فرد در اين فرآيند ارتباطي تنها نيست و دانستن اينكه چگونه ارتباط خوب با او برقرار كنيم بسيار اساسي است.
گفتگو بايد برقرار شده و بسته به مورد تنظيم شود. گفتگو قبل از هر چيز و مهمتر از همه بايد به شناخت هويت كودك و نوجوان و همينطور به نياز آنان به كمك بپردازد.
كودكان و نوجوانان ناراحت يا در معرض خطر خودكشي اغلب نسبت به شيوه برقراري ارتباط با ديگران بسيار حساس هستند. علت اينست كه اينان اغلب فاقد رابطه توام با اعتماد با خانواده و همتايان در دوران رشد بوده و بنا بر اين تجربهاي در زمينه علاقه، احترام يا عشق ندارند. حساسيت زياد دانش آموزان مستعد خودكشی در ارتباط كلامي و غير كلامي آنان دیده میشود.
در اينجا زبان بدن (Body Language) نقش مهمي در ارتباط كلامي دارد. کودک و نوجوان گاه مایل به صحبت کردن درباره خودکشی نیستند، بهر حال بزرگسالان نبايستی دلسرد شوند و بلكه، بايستي بیمیلی آنان را به عنوان نشانه بیاعتمادی به بالغين تلقي كنند.
كودكان و نوجوانان مستعد خود كشی همچنين مردد هستند كه آيا كمك را بپذيرند يا رد كنند حتي در مورد اينكه زنده بماند يا بميرند نیز دودل هستند.
اين ترديد در افكارو رفتار نوجوان مستعد خود كشی است كه ميتواند نوسانات سريع مبني بر پذيرش یا رد كمك را شامل شده وبه سادگی باعث سوء تعبير شود.
بهبود مهارتهاي كاركنان مدرسه
براي رسیدن به این هدف باید دورههاي آموزشي با هدف بهبود ارتباط بين كود كان مستعد خودكشی و معلمان آنها و افزايش آگاهي در مورد درك خطرات خودكشي برگزار شود. آموزش تمام كاركنان مدرسه در موارد زیر اجزاء اصلی پیشگیری از خودکشی میباشند.
- صحبت کردن با همدیگر و با دانش آموزان درمورد عناوین مرگ و زندگی؛
- بهبود مهارتهای تشخیص ناراحتی، افسردگی و رفتارهای خودکشی؛
- آگاهی درباره منابع حمایتی در دسترس.
ارجاع به متخصصين
مداخله سريع، با اقتدار و به موقع نوجواني كه قصد خودكشي دارد و معرفي او به پزشك عمومي، روانپزشك كودك يا اورژانس بيمارستان ميتواند زندگي بخش باشد.
اگر ميخواهيد خدمات بهداشتی نوجوانان کارآمد باشد بايستي قابل دسترس، جذاب و بدون انگ زدن باشد. دانش آموزان ناراحت و يا مستعد خود كشی بايستي بطور فعالانه و اختصاصی توسط مدرسه به تيم درمان متشكل از دكتر، پرستار، مددكار اجتماعي و نماينده قانوني حافظ حقوق كودك معرفي شوند. اين نوع ارجاع به نظام مراقبتهاي بهداشتي، از عدم مراجعه دانشآموز كه ممكن است پيش بيايد جلوگيري ميكند.
دورنگهداشتن ابزار كشنده و خطرناك ازدسترس كودكان و نوجوانان ناراحت يا مستعد خودكشي
اشكال مختلف نظارت، خروج از دسترس يا مخفي كردن داروهاي خطر ناك، اسلحه، سموم آفت كش، مواد منفجره، چاقو، در مدرسه بسيار مهم است. چون اين اقدامات به تنهايي كافي نيست همزمان بايستي حمايتهاي رواني نيز اعمال شود.
زماني كه اقدام به خودكشي يا خودكشي پيش ميآيد
آگاه نمودن كاركنان مدرسه وهمكلاسي ها
مدرسه بايد طرح و برنامه داشته باشد كه چطور به كاركنان به خصوص معلمان، شاگردان و والدين خبر دهند به شكلي كه مانع بروز همه گيري خودكشي شود. زيرا ممكن است خودكشي نوجوانان بعلت تمايل به همانند سازي دربين دانش آموزان شده و حالت همه گيري پيدا كند. توصيههاي لازم براي پيشگيري و درمان خودكشي گروهي (خوشه اي) توسط مركز كنترل بيماريهاي آمريكا در سال 1994 تدريس و اجرا شد. بسيار مهم است كه دانش آموزان مستعد خودكشي شناسايي شوند. خودكشي خوشه اي فقط در اطرافيان يك كودك و نوجوان كه اورا ميشناسند رخ نميدهد و حتي كساني كه اورا نمي شناسند هم ممكنست دست به خودكشي بزنند.
هم مدرسهايها، كاركنان مدرسه و والدين بايستي بطور كامل در باره خودكشي مطلع شوند و روي اين موضوع كارشود.
خلاصه كلام
خودكشي مسئلهاي غير قابل درك نيست و بي دليل و بدون علت و هشدار رخ نمي دهد. دانش آموزان مستعد خودكشي به قدر كافي به اطرافيان علايم هشدار دهنده نشان ميدهند. در كار پيشگيري از خودكشي، معلمان و ساير كاركنان مدارس نقش استراتژيك مهم دارند كه اصول آن به قرار زير است :
- شناسايي دانش آموزان با اختلالات شخصيتي و ارائه حمايت روانشناختي به آنان؛
- تقويت رابطه با دانش اموزان از طريق حرف زدن با آنان و تلاش براي درك و كمك به انان؛
- تسكين ناراحتيهاي روانپزشكي؛
- تقويت مهارتهاي تشخيص و شناسايي علائم اوليه خودكشي اعم از كلامي و غير كلامي؛
- مراقبت و كمك به كودكاني كه مهارتهاي تحصيلي كمتري دارند؛
- جدي گرفتن فرار از مدرسه؛
- انگزدايي از بيماريهاي روانپزشكي و كمك به ترك سوء مصرف الكل و مواد؛
- ارجاع دانش آموزان با اختلالات روانپزشكي و سوء مصرف الكل و مواد؛
- محدود كردن دسترسي دانش آموزان به ابزار خودكشي از جمله داروها ي سمي و كشنده، آفتكشها ،اسلحه و غيره؛