ارائة تلقينات هيپنوتيزمي و پس هيپنوتيزمي: اصول
در اين مبحث مروري خواهيم داشت بر اصول و رهنمودهاي اصلي براي ارائه تلقينات هيپنوتيزمي مؤثّر و سپس در مورد انواع مختلف تلقينات سازنده و چگونگي بيان آنها بحث خواهيم كرد.
و در آخر به منظور ايجاد پديدة هيپنوتيزمي متفاوت, به بررسي چگونگي ارائه يك سري از تلقينات خواهيم پرداخت. به خاطر داشته باشيد كه محور تلقينات هيپنوتيزمي, رفتار, عواطف, احساسات, فرايند فيزيولوژيكي, شناخت, تصورات و روابط است. تلقينات همچنين بهايجاد واكنشهاي سريع در حين انجام هيپنوتيزم يا به اثرات پسهيپنوتيزمي توجه دارد.
اصول تلقینات هيپنوتيزمي
ايجاد تفاهم و حس همكاري
برقراري رابطه با بيمار هميشه بايد به عنوان يكي از اولين و مهمترين پيش نيازها شدن تلقينات در نظر گرفته شود. رفتاري گرم, حاكي از همدلي براي مؤثّر واقع شدن, توجه و احترام حالت تدافعي بيمار را كاهش ميدهد و نوعي خوش بيني ايجاد ميكند كه براي داشتن بيشترين تأثير در هيپنوتيزم لازم است. زيرا هيپنوتيزم به جاي اينكه كاري انفرادي باشد كه ما براي بيمار انجام ميدهيم, عملي است مشترك. در هيپنوتيزم صرفاً نبايد بر مهارت تكنيكي تكيه كرد بلكه صرف وقت براي بعد روابط انساني در اين عمل از اهميت ويژهاي برخوردار است.
ايجاد انتظار مثبت
كار هيپنوتيزم درمانگرهاي ( هيپنوتراپيستهاي ) با تجربه احتمالاً تا حدي, متاثّر از كار دانشجويان تازهكار است, زيرا آنها كاملاً مشتاقانه عمل ميكنند و مطمئن هستند كه تلقيناتشان مؤثّر واقع ميشود. همين مسئله به بيماران اعتماد به نفس ميدهد. با اطمينان صحبت و رفتار كنيد.
بعداً در اين مورد صحبت خواهيم كرد, مواقعي هست كه بيان تلقينات آسان, غير مستقيم و عاقلانه به نظر ميرسد. گر چه بايد احتياط كنيد طوري آزادانه صحبت نكنيد كهاينگونه تلقي شود كه شما اعتماد به نفس نداريد.
اين اشتباهي است كه در ميان هيپنوتيزم درمانگرهاي كم تجربه و با اعتماد به نفس اندك يا آنهايي كه سعي ميكنند اينكار را آسان بگيرند, بسيار رايج است. در استفاده از كلماتي مثل "شايد" "ممكن است" يا "ميتوان" دقت كنيد. براي مثال بهاين تلقينات كه عدم اعتماد به نفس و اطمينان را به سوژه منتقل ميكنند توجه فرماييد: "ممكن است يكي از دستهايتان سبكتر شود " "ممكن است (شايد) دست شما در هوا معلق شود. " شايد دست شما (بيحس) كرخ شود. به جاي اين كلمات از واژههايي چون "خواهد شد" و "ميشود" استفاده كنيد و سپس آنها را با هم مقايسه كرده و تفاوت آنها را دريابيد.
"يكي از دستهاي شما دارد سبكتر ميشود و شروع به معلق شدن در هوا خواهد كرد و سبكتر و سبكتر ميشود. "
در بحث مربوط به تقريبهاي متوالي خواهيم ديد كه ميتوان در باره زمان مورد نياز در ايجاد واكنش, سختگيري چنداني نشان نداد و همچنان اعتماد به نفس خود را حفظ كرد. بسيار مهم است كه ميان اطمينان, مقتدر بودن, خود كاملگي و سلطهگري تفاوت قائل شد.
قانون اثر معكوس
اصل اثرمعكوس بيشتر براي تلقيناتي به كار مي رود كه آثار فيزيولوژيكي ايجاد ميكند. اين "قانون" بهاين حقيقت اشاره ميكند كه هر چقدر كسي آگاهانه براي انجام كاري بيشتر تلاش كند, موفق شدنش مشكل تر خواهد شد. آيا تا به حال سعي كردهايد تا آگاهانه اراده كنيد تا حالت نفوذ يا ارگاسم در خود ايجاد كنيد؟ يا چند مرتبه به رختخواب رفتهايد و سعي كردهايد بخوابيد اما خود را بيدارتر يافتهايد؟ درست مثل اينكه اراده كنيم عرق كنيم يا بزاقمان ترشح شود. بهطور كلي ما با قدرت اراده نميتوانيم در امور غير ارادي خود, تغييرات درماني به خصوص فيزيولوژيكي ايجاد كنيم.
همانطور كه تلقينات را ارائه ميكنيد, به جاي متوسّل شدن به اراده آگاهانه بايد به تخيلات و تصورات تكيه كنيد. مثلاً به جاي استفاده در تلقينات كلامي براي كرخ شدن يك دست, ميتوانيد كاري كنيد بيمارتان تصور كند كه دستشان را در برف يا جوي آب يخ فرو بردهاند و همزمان احساس بيحسي را به آنها القا كنيد. و يا اينكه سعي كنيد خاطرات يا تصوراتي از تجربيات گذشته بيماران را در اين زمينه دوباره برايشان زنده كنيد. براي مثال, بهاين جمله توجه كنيد: "و يكي از چيزهايي كه نميداني كه ميداني اين است كه چگونه توانايي احساس را از دست بدهي (اين جمله گيج كنندهاي است كه موجب شگفتي بيمار ميشود) و بارها اين حالت را تجربه كردهاي- مثل زمانيكه روي يك دست يا بازويت به خواب رفتهاي و وقتي بيدار شدي دستت بيحس شده است, يا مثل وقتيكه به دندان پزشكي رفتهاي و نئوكائين يا ليدوكائين تزريق كردهاي- مطمئنم كه تو ميداني احساس بيحسي و سختي چگونه است, اينطور نيست؟ (اينها حقايقي بديهي هستندكه خاطراتي را در زمينه مورد نظر براي بيمار زنده كنند). "
قانون متمركز :تكرار تلقينات.
اين بخش به اصل تكرار تلقينات اشاره ميكند. هر گاه ما توجه خود را بهطور مداوم روي هدف يا عقيدهاي متمركز كنيم, آن هدف يا عقيده به واقعيت ميرسد. بنابراين يك اصل كلاسيك در ارائه تلقينات هيپنوتيزمي مهم, تكرار آنهاست (مثلا سه يا چهار مرتبه). تلقينات را ميتوان با استفاده از كلمات و عبارات مترادف تكرار كرد. ميلتون اريكسون در يكي از مقالاتش دربارة هيپنوتيزم هم از ارائه تلقينات كلامي مستقيم و همچنين استفاده از نمونههاي مجازي به عنوان روشي غير مستقيم در تكرار تلقينات سخن گفته است. بنابراين اريكسون اغلب از يك يا دو استعاره براي "بذر افشاني" يك عقيده در ذهن استفاده ميكرد و سپس با ايجاد يك حلقه ارتباطي و استآنهايي كه تعريف ميكرد با مشكل بيمار ربط ميداد, و در آخر نيز بيمار را تحت تلقينات مستقيم قرار ميداد.
اصل تقريب هاي متوالي
در ارائه تلقينات هيپنوتيزمي و پس هيپنوتيزمي, ضروري است كه انتظار نداشته باشيد آثار مختلف هيپنوتيزمي به سرعت در بيمارتان ظاهر شود.
ما اغلب به عنوان درمانگر درست مثل بيمارانمان دچار خطا و لغزش ميشويم؛ انتظار داريم كه هيپنوتيزم بهطور سحرآميزي به نتايج فوري برسد. ما, مثل بيمارانمان, اغلب ميخواهيم كه به رضايت خاطر سريع دست يابيم. اما بيشتر بيماران "يك شبه ره صد ساله راطی نمی کنند. "هنگامي كه ميخواهيد, پديدة هيپنوتيزمي را تسهيل كنيد, صبور باشيد و به درمانجو وقت بدهيد تا پاسخ مطلوبي بيابد. و هنگامي كه به كندي به شما پاسخ ميدهند, شايد بهتر باشد كار مورد نظر خود را در ذهن به چند مرحله تقسيم كنيد تا روند كار تسهيل شود. وقتي منتظر نتايج مثبت هستيد, اعتماد به نفس از خود نشان دهيد, و همينطور به كار خود براي رسيدن به پديدههاي هيپنوتيزمي ادامه دهيد و معمولاً هر چه وقت بيشتري صرف كنيد به نتايج بهتري ميرسيد.
سرعت خود را با سرعت پاسخ بيمارتان تنظيم كنيد. بدين ترتيب ميخواهيد از ياد آمدن تلقينات سلطه گرايانه (با توسل به زور) هيپنوتيزم كنندههاي غيرمتخصص و متخصص [اصطلاحا هیپنوتیزورهای صحنه] دوري كنيد؛ "شما بلافاصله ........, " "در ظرف چند دقيقه شما ......., " "به محض اينكه بيدار شوي دردت كاملاً از بين خواهد رفت"
به شخصيت بيمارتان احترام بگذاريد و بدانيد كه مدت زماني كه افراد مختلف صرف پاسخ به يك تلقين ميكنند با يكديگر متفاوت است. بنابراين, هنگامي كه به بيماران جديد خود, كه هنوز از توانايي هاي پاسخ گويي آنها آگاه نيستيد, تلقين ميكنيد.
بهتر است تلقينات را محافظهكارانه و ساده بيان كنيد . ما در اين مورد بعداً هنگامي كه دربارة انواع مختلف تلقينات صحبت ميكنيم, بحث خواهيم كرد.
در هر حال بايد اضافه كنيم كه در مورد زمان خيلي وسواس به خرج ندهيد و همچنان اعتماد داشته باشيد كه بيمار با اراده خودش, بهاين تلقينات پاسخ خواهد داد. با درنظر گرفتن زمان بعضي از انواع كلمات زير، كه ساده هستند اما داراي معاني ضمني هستند كه بيمار بالاخره به آنها پاسخ خواهد داد: "بزودي," "چيزي نميگذرد كه," "هنوز," كمكم متوجه ميشويد,""در مدت كوتاهي," "به روش خودش." به عنوان مثال: "آيا كمكم متوجه احساس سوزش و كرخي شدهاي؟" "به زودي" احساس سبكي خواهي كرد كه از آن دست شروع ميشود. و شگفت زده ميشوي وقتي براي اولين بار گرفتگي عضله و حركتي در يكي از انگشتان را احساس كني. و آن دست در حال سبكتر شدن است."