سندرم شوهر بازنشسته
همسرتان بعد از سالها کار، بازنشسته شدهاست. اکنون زمانی است که میتوانید رویاهایتان را دنبال کنید؛
همه چیزهایی که مدتها آرزو داشتید در فرصتی مناسب به آنها بپردازید. میتوانید سفر کنید، به خانه و زندگی برسید، بیشتر درکنار هم باشید و مهمانی بدهید.اماناگهان احساس می کنید که چیزی دراین میان گم شده است.
فرزندانتان درکنارشمانیستند، همسرشما فوت شده ویا چنان فرتوت گشته که توانایی های گذشته خودراندارد.بیمارگشته اید.این احساسات وتصورات ، باآنچه که شما ازدوران کهنسالی خود درنظرداشته بودید، مطابقت ندارد.
تا پیش از این فکر میکردید دوران بازنشستگی و فراغت فوقالعاده است اما حالا دیگر نمیتوانید درکنارهمسرتان خوش باشید و از چیزی لذت ببرید ترجیح میدهید توی تخت بمانید ویادرون خانه خودتان راباچیزی سرگرم کنید. از نظر جسمی سالم هستید اما به شدت احساس پریشانی و ناراحتی میکنید.
این احساسات ، بیشتردامن زنان مسن راگرفته است. دراین سندروم ،همسرمردانی که درشرف بازنشستگی هستند دچارعلائم ونشانه های فیزیکی افسردگی می شوند. این بیماری یک اختلال روانی است که دریک بررسی در60% جمعیت زنان مسن ژاپن دیده شده است. سندروم،باعلائم ونشانه های جسمانی وروانی همچون افسردگی،راش جلدی،آسم،زخم وافزایش فشارخون مشخص می گردد.
نشانههای سندرم شوهربازنشسته
افسردگی، تحریک و خارش پوستی که سرعت پیری پوست را افزایش میدهد، تنگی نفس، زخم معده و بالارفتن فشار خون به مرور زمان و با آغاز اولین حالتهای این سندرم دربیمار، که معمولا زنان میانسال هستند، نمایان میشود. این واکنش ها، پاسخ بدن دربرابرتغییرات مهم زندگی هستند.بدن باید بگونه ای با این تغییرات ، خودرا سازگاردهد.هماهنگی جسم وذهن ، یک امرضروری است واین نخستین بارنیست که بدن بیماربدینگونه واکنش نشان داده است.آیا حس بی اشتهایی، کمخوابی واضطراب درروزهای نخستین ازدواج ،بیادتان نمی آید؟
نظریه سندرم شوهر بازنشسته
این سندرم اولین بار در ژاپن مطرح و بررسی شد. بر طبق این نظریه، سندرم بازنشستگی میتواند حتی قبل از شروع بازنشستگی آغاز شود. زنان زیادی هستند که با شنیدن خبر بازنشستگی همسرشان دچار این سندرم میشوند. احتمال اینکه زنان خانه دار دچار این نوع سندرم شوند بسیار بیشتر از زنان شاغل است. با توجه به باور ذهنی زنان خانه دار که شوهرانشان را نانآور خانواده تلقی میکنند، بازنشستگی یک بحران جدی است. معمولا زنان خانهدار برای مردی که پول در میآورد ارزش و احترام بیشتری قایل هستند و زمانی که مرد در خانه بماند و چیزی به درآمد خانواده اضافه نکند دچار مشکل میشوند.
تصویر ذهنی زنانی که شوهرانشان بی وقفه کار کردهاند و هر روز تا آخرین ساعات روز خارج از خانه بودهاند، بیکاری را برنمیتابد. ار این رو برای آنها سخت است که بودن همسرانشان را در خانه تحمل کنند.
از سوی دیگر مردانی که به شدت به همسرانشان وابسته هستند و همه نیازها و خواستههایشان از طریق زن تامین میشود، همسرانشان را بیشتر دچار بحران بازنشستگی میکنند. تعجبی ندارد اگر زن دچار استرس و نگرانی شود.
درمواردی که زن ومرد سال ها ازیکدیگرجدابوده ویا آنکه زندگی مالی آن ها مستقل ازهم باشد،این سندروم بندرت مشاهده می شود . اما درجوامعی همچون ایران ویا ژاپن که زندگی زناشویی سنتی وپایداری بین زن ومرد وجوددارد،این اختلال بوفوردیده می شود. بسیاری اززنان ، ازاحساس نامطلوب خوددراین ایام صحبت نمی کنند.چراکه فکرمی کنندنوعی جفای به همسرویا گناه کبیره است.مواردمشابه این سندروم درزنانی که همسرآنهابه دلیلی ازخانه بدوراست ، مثل نظامیان ویا مردانی که شغل آنها بدورازمحل سکونت است،دیده می شود.البته این سندروم مختص زنان خانه دارنیست.فردممکن است یک زن شاغل وبا اشتغال اجتماعی بالاباشد، اما بازنشستگی همسرسبب ایجادتغییرات ناگهانی وغیرقابل انتظاردروضعیت زندگی نماید، بگونه ایکه مدیریت این تغییرات اندکی ازتوان خانواده خارج باشد.
از سوی دیگر مردها دچار احساس «باختن» یا «از دست دادن» میشوند. حالا آنها خانه هستند در حالیکه همسرشان چه در خانه و چه در بیرون از محیط خانه پرمشغله است، چه رسیدگی به امور خانوادگی باشد و چه فعالیتهای اجتماعی، اکنون کسی که به نظر خیلی مفید نیست مرد خانواده است. این احساس نگرانی به دو شکل متناقض هم در مردان و هم در زنان وجود دارد و رابطه زناشویی را دچار مشکل میکند.
درمان
آمادهسازی زنان برای سکونت دائمی مردان درخانه، اولین قدم درمان و مشاوره و آگاهی دادن به زنان درباره دوران بازنشستگی مهم است. آنها باید بیاموزند چطور با این تغییرات مهم سازگار شوند. مشاوره به زنها میآموزد چطور به این تغییر عادت کنند، ازآن لذت ببرندو اختلاف با همسرشان را کاهش بدهند. آنها میآموزند چطور همسرشان را به سرگرمیهای فردی تشویق کنند.
همینطور مردها بایدبیاموزند که چطور غذا بپزند، خانهداری کنند و به دنبال علایق شخصیشان بروند و چیزهایی را در خارج از وجود همسرانشان جستجو کنند.
گرچه تغییرالگوی زندگی ، کارچندان ساده ای نیست .اما می توانید دیدگاه خودرانسبت به زندگی ومشکلات آن تغییردهید.بجای افکارمنفی ، بهتراست به جنبه های مثبت وضعیت جدید نگاه کنید.درباره مشکلاتی که درنظرتان هست، صحبت کنیدویا بدنبال مشاورباشید.توصیه می شود که زن ، همسرخودرابرای فعالیت های جدید تشویق کند.مثلا پخت وپز، نظافت ویا مراقبت ازنوه هارابیاموزد.لازم است سفرهای کوتاه، بازدیدازاقوام ویا زیارت ازهرجایی که توان رفتن به آن رادارید، ازبرنامه های همیشگی شما باشد.
برخی جزئیات که حائزاهمیت نیستند را کناری بگذارید.اینکه چرا غذایش راتمام نمی کند، لباس هایش رادرجای همیشگی قرارنمی دهد،نباید رابطه شما رامخدوش سازد.
سندرم را درمان کنید. پزشک با تجویز داروهای متناسب با حالات روحی شما، سندرم را کنترل میکند و از بحرانی شدن وضعیت روحی و جسمیتان پیشگیری میکند. سندرم باید کنترل شود. عوارض جسمی و روحی این سندرم شما را دچار بیماریهایی جدی و درمان را سختتر میکند
![]() |
![]() |